میفشارم دستانت را هر چند که دیگر دستی وجود ندارد
میبوسم لبانت را هر چند دیگر سرخی لبانت را نمیبینم
در آغوشت میگیرم هر چند که مدت هاست در پی گرمای آغوشت میگردم
موهایت را نوازش میکنم هر چند دیگر دستم به موهای خاک آلودت نمیرسد
میرقصم با تو هر چند که عکست اکنون جایت را گرفته است
برایت شمع روشن میکنم روی میز شام در حالی که مدت هاست آن صندلی چوبی بی قراریت را میکند
من توانستم
من توانستم نبودنت را با رویاهای بودنت تحمل کنم
ولی چه کنم چه کنم که جای انگشتان ظریفت زیر چشمان اشک آلود من خالیست
تو بگو تا کی میتوانم دلم را با رویای بودنت خوش کنم
این سوال را مدت هاست که از خودم میپرسم:
که چرا من باید باشم و تو نباشی؟
چرا؟
محمدرضا
نظرات شما عزیزان:
من رفتم که رفتی
و مهم نیست که
رفتی که مجبور شدم بروم که رفتی
سر و ته قضیه ام اینبار سر و ته ندارد
کاس می شد با هم می رفتیم !
پاسخ:نمیدونم چی بگم ، فقط میتونم بگم سر کردن با خاطرات گذشته ی آدمایی که با اختیار خودشون از پیشت رفتن کار آزار دهنده ایه من هر وقت کسی تنهام گذاشته یا کسیو از دست دادم یا اتفاق تلخی برام افتاده فقط یه جمله به خودم میگم که آروم می شم ( این نیز بگذرد ) مثل بقیه
بعضی اوقات نبودن آدما آزارت نمیده ... با یکی بودن آدما حرصتو در میاره ...
تنها بودن آدما حرصتو در میاره ...
دروغ گفتن آدما کفریت می کنه ...
بی درکی آدما خفه ت می کنه ... اینکه تو رو درست وقتی تنها می ذارن که بهشون نیاز داری ... وقتی که نه می تونی ادامه بدی ... نه راهی واسه توقف داری و نه می تونی برگردی ... اینکه آدما با خوشی تموم به زندگیشون ادامه می دن بدون اینکه درک کنن که تو داری چوپ پاکیاتو می خوری ... چوپ بی خیالی و بی ارزش بودنات و میخوری ... درس نمی گم آقا رضا ؟! درس نمی گم داداشی من ؟!
اینکه حتی نتونی دوباره باهاشون حرف بزنی ... حتی نتونی سرشون داد بزنی تا ازشون تاوان بگیری خیلی بد نیست ؟! بگو داداشی ... بگو که حس افتضاحیه ...
پاسخ: ستاره جان ، تو طول عمر ما آدما انسان های زیادی میان و میرن ، بعضیا بخاطر تو میرن ، بعضیا بخاطر خودشون ، بعضیا هم به خاطر کس دیگه ، ولی یه گروه چهارمی هم هست ، اون دسته از آدمایی که نمی خوان برن ولی میبرنشون ، بعضی وقت ها آدمای اطرافشون اونو از پیشت دور میکنن که اگه اینطور باشه لا اقل امید داری که هنوز اونی که دوسش داری رو این زمین داره زندگی میکنه شاید یه روزی ببینیش ، ولی بعضیارو مرگ ازت جدا میکنه که جز یه سنگ قبر که همیشه میتونی بری سرش هیچ امید به دیدن دوبارش نداری ستاره جان آدم هایی که با اختیار خودشون و به خاطر کس دیگه از زندگیت میرنو باید از ذهنت پاکشون کنی تا آزارت نده نزار قلب پاکت یه کینه همیشگی توش باشه ایمیلی یا آدرس وبی نذاشته بودی
از متنی که نوشته بودی خیلی خوشم اومد

از متنی که نوشته بودی خیلی خوشم اومد
صید کن شیر صفت ، نیم بخور ، نیم ببخش / تا به هرجا که روی ، بر تو سلام اندازند . . .
.gif)
بعضی ها طواف نمی کنند ، فقط خدا رو دور می زنند . . .
.gif)
.gif)
.gif)
درضمن وب خیلی قشنگی داری
.gif)
.gif)
موفق باشی .
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
گلم خاری شد و با بادها رفت
اثر از ناله و فریادها رفت
خیال وصل می پختیم هیهات
چه آسان می توان از یادها رفت

موفق باشی
پاسخ:سلام آدرسی از وبت نبود که لینکت کنم
و دستانش را بفشارم
جايي در دلم خاليست...جايش را خالي كرده ام به اميد روزي كه رهگذر كه از پس كوچه ي تنهاي هايم كه گذشت از ديوار كوتاه دلم سركي بكشد و لحظه اي را در كنار دلم دستان سردم را بفشاردو بگذرد.... آري من منتظرم (چون مجردم
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
ممنونم از حضورت در وبلاگم وبلاگ خوبی داری بهم خوش گذشت باز هم بیا منتظرتم و نظرت برای شعرام مهم هست درود
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
.gif)
من اگر پائیزم..
و درختان امیدم همه بی برگ شدند..
تو بهاری..
و به اندازهی باران خدا زیبایی..
.gif)
.gif)
بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند....یلدا پــ ـ ـ ـ ـیش پــ ـ ـ ـ ـیش مبارک...
یا انارات ترش از آب دراد
یا کدو تنبلی که بار میذاری بیمزه بشه
یا چند تا از گردوهایی که می شکونی پوک باشه
مهم اینه که کسی داری که یلدا رو بهت تبریک بگه
اخییییییییی چه قد قشنگ بود... ایول با این حسن انتخابت...
منو یاد یه چیز جالب انداختی...
اون تصویر بالا رو می گم... یه چند شبی با همچین سفره ارایی شامم رو خوردم ولی حیف.....
اخخخخخخ
یاعلی
برچسبها: